Friday, January 02, 2004

تقدیم به بم:

  1:54 AM || ||

Thursday, January 01, 2004

خيلى وقته آپديت نكردم. نمىدونم يه جورايى انگار حرفى ندارم ... يعنى دارم ها ... اتفاقا اون وبلاگ انگليسيمو خيلى بيشتر آپديت مىكنم. ولى اين يكى رو نميدونم چرا.
در هر حال. زلزله ى بم كه حسابى حال همه رو گرفت (از جمله من) و واقعا ديگه آدم نميدونه چى بگه. متاسفانه هيچكدوم از ما هم نميتونيم اونطور كه بايد عمق فاجعه رو درك كنيم. چطورى ميتونى احساس اون بچه ى 14 . .. 15 ساله رو كه همه ى خانواده اش رو از دست داده و خونه اش هم نابود شده، همه ى دوستاش، معلماش، بقالى سر كوچه شون، دختر همسايه، ... همه از بين رفتند رو درك كنى؟ حتى اگر هم سعى كنى خودتو بذارى جاى اون نميتونى. حالا ميليونها پول و امكانات هم بهش بده، اون ديگه نميتونه يه زندگى معمولى داشته باشه ... واقعا كه خيلى وحشتناكه.

به هر حال، سال جديد هم كه آمد. تو رو خدا گير ندين كه سال ما نيست. از اون آدما خيلى حرسم ميگيره. مخصوصا از كسايى كه پا ميشن ميان مهمونى سال نو ولى از اول تا آخر جار ميزنن كه اين عيد ما نيست و فايده نداره. خوب بره چى اومدى مهمونى پس؟ بشين خونه عيد خودمون بيا!! واقعيت اينه كه تقويم دنيا ديگه رو تقويم ميلادى مىچرخه ، چه بخواين چه نخواين. بعدشم جشن گرفتن و شاد بودن - حالا به هر مناسبتى - جه ايرادى داره؟ تازه اين هم كه عيد خيلى مذهبى نيست وتقريبا بين المللى هستش و جشن گرفتن اين دليل بر بىغيرت بودن نسبت به مناسبات ملى نيست.

به هر حال. من الان براى تعطيلات برگشتم ونكوور. جالب اينجاست كه ظاهرا اينجا از تورنتو خيلى سرد تره و همه اش برف مياد! خيلى بى حال شدم ولى. با اينكه خيلى از دوستام اينجا هستن كه قاعدتا بايد ببينمشون و كارهاى زيادى هست كه انجام بدم همه اش ترجيح ميدم خونه بمونم و نقاشى بكشم ... يا هيچ كارى نكنم!!

به هر حال ... اينم از اين. خوش باشيد.

  4:16 PM || ||